آریناآرینا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

آرینا کوچولوی ما

آرینا ۱۳ ساله✨️

دخملی و سی دی جشن غنچه ها

امروز با هم رفتیم مدرسه فردوس و سی دی جشن پایان سالت که حاصر بود گرفتیم. خیلی معذب بودی و من از اینکه دلبستگی خاصی به این مدرسه نداری خوشحالم. سی دی جشن هم عالی بود و کلی با دیدنش ذوق کردیم. شاد و سلامت و امیدوار باشی یدونه مامان. ...
29 خرداد 1395

دخملی و مدرسه جدید

امروز صبح رفتیم مدرسه جدید تا برگه سنجش رو برات بگیرم. آخه امسال کلاس اولی هستی عشقم. تاریخ 22 خرداد باید بریم برای سنجش. مدرسه جدید خیلی با قبلی فرق میکنه. اونجا کلی نقاشی رو دیوارهاش بود. ولی اینجا چون مجتمع هست اصلا نقاشی نداره. بعدشم چون دولتیع ساختمون قدیمی و رنگ و رو رفته ای داره. ولی در عوض تا دلت بخواد بزرگه. دلم شور میزنه خداکنه مدرسه خوبی باشه. به امید روزهای خوش آمدن بابانوئل و جشنهای کریسمس میمونیم. چون اینجا مدرسه اقلیتهای مذهبیه. خود من هم اینطور مدرسه ای رفتم و خاطرات خوبی ازش دارم. همه تلاش من و بابایی برای اینه که تو شاد و خوشحال و موفق و سربلند باشی. ...
17 خرداد 1395

دخملی و تعطیلات

امروز صبح رفتیم پیک نیک پارک چیتگر. قبلش دخملی اصرار کرد که بریم پارک جوانمردان. همونجا که آخرین اردوی مدرسه رو رفته بود. بعد از یکساعت گشتن و گشتن پارک رو پیدا کردیم. دیدیم ای وای جای آتیش روشن کردن نداره. ناهار ما هم جوجه بود. پس راه افتادیم رفتیم طرف چیتگر. وااااااااااااای که چقدر شلوغ بود. کلی گشتیم تا یه جا برای نشستن پیدا کردیم. همین که ناهار رو درست کردیم و خواستیم بخوریم دیدیم یه دود غلیظ از پشت تپه میاد. چند دقیقه بعد هم مسئولای پارک با موتور اومدن و پیاده شدن و دویدن به همون سمت. ما تازه مشغول خوردن ناهار شده بودیم که اومدن و گفتن پشت تپه آتیش گرفته و داره خیلی سریع...
14 خرداد 1395

دخملی و پایان ترم زبان

ترم سه کودکان هم تموم شد. باز هم نمره ات 100 شد. نمره کامل رو آوردی. استاد خیلی ازت راضی بود و خیلی دوست داشت. هر وقت منو میدید میگفت ما شاء الله. چقدر آرینا باهوشه. جایزه هم دو تا سی دی اوریجینال باب اسفنجی و ماشینها گرفتی. با اشتیاق نگاه میکنی و تلاش میکنی بفهمی چی میگن. فدات بشم من یدونه ...
6 خرداد 1395
1